چهل حديث از امام رضا (ع)

چهل حديث از حضرت علي بن موسي الرضا

۱- مجالسة الاشرار تورث سوء الظن بالاخيار. 

همنشيني با بدکاران، باعث بدبيني نسبت به خوبان مي‏شود. 

 

۲-أحسن الناس ايمانا أحسنهم خلقا و ألطفهم بأهله. 

بهترين مردم از لحاظ ايمان آن است که خوشخوي‏ترين آنان باشد و نسبت به خانواده‏اش با لطف و مهرباني فراوان رفتار نمايد. 

 

۳- احفظ لسانک تعز و لا تمکن الشيطان من قيادک فتذل. 

زبان خودت را نگه دار تا عزيز و مقدم باشي و زمام نفس خودت را به شيطان مسپار تا خوار و زبون نگردي. 

 

۴- أحسن بالله الظن فان الله عزوجل يقول: أنا عند ظن عبدي، ان خيرا فخير و ان شرا فشر. 

نسبت به پروردگارت گمان نيکو داشته باش زيرا خداوند متعال مي‏فرمايد من درباره بنده‏ام چنان خواهم کرد که او مي‏پندارد، اگر خوب تصور کند خوب و اگر بد انديشد بد. 

 

۵- اصطنع الخير الي أهله و الي من هو غير أهله فان لم تصب من هو أهله فأنت أهله. 

خير و خوبي را نسبت به هر اهل و نااهلي روا دار، اگر کسي در خور و شايسته آن بود که بود و اگر نبود تو خود لايق و سزاوار آني. 

 

۶- أفواهکم طرق من طرق ربکم فنظفوها. 

يکي از راه‏هاي ارتباط با خداوند دهان‏هاي شماست، پس آن را پاکيزه نگه داريد.

 

 ۷- ألتائب من الذنب کمن لا ذنب له. 

توبه کننده از گناه مانند کسي است که هرگز مرتکب گناهي نشده است. 

 

۸- التواضع أن تعطي الناس ما تحب أن تعطاه. 

تواضع آن است که آنچه را که بر خود مي‏پسندي بر ديگران روا داري. 

 

۹- التوکل أن لا تخاف أحدا الا الله. 

توکل آن است که جز از خدا از احدي بيم نداشته باشي. 

 

۱۰- السفلة من کان له شي‏ء يلهيه عن الله. 

پست و فرومايه کسي است که به چيزهايي سرگرم شود و از ياد خدا غافل ماند. 

 

۱۱- الصلوة قربان کل تقي. 

نماز موجب نزديکي هر پرهيزگاري به خداوند است. 

 

۱۲- المرء مخبوء تحت لسانه. 

شخصيت مرد زير زبانش پنهان است. 

 

۱۳- المؤمن اذا غضب لم يخرجه عن حق. 

مؤمن وقتي خشمگين مي‏شود از حق منحرف مي‏شود. 

 

۱۴- أحبب حبيبک هونا ما عسي أن يکون بغيضک يوما ما و أبغض بغضک هونا ما عسي أن يکون حبيبک يوما ما. 

در دوستي اعتدال را نگه دار زيرا ممکن است روزي با تو از در دشمني در آيد، و در خصومت با دشمنت نيز از حد مگذر زيرا ممکن است زماني با تو دوست شود. 

 

۱۵- اعمل لدنياک کأنک تعيش أبدا و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا. 

در امور زندگي و دنيا چنان بکوش که گويا هميشه زنده خواهي ماند و براي آخرت چنان تلاش کن که گويا فردا خواهي مرد. 

 

۱۶- الايمان اربعة أرکان التوکل علي الله و الرضا بقضاء الله و التسليم لامر الله و التفويض الي الله. 

ايمان چهار رکن دارد توکل به خدا، رضا به قضاي الهي، تسليم به امر پروردگار، و واگذاشتن همه امور به قادر متعال. 

 

۱۷- التوحيد کل من قرأ قل هو الله أحد و آمن بها فقد عرف التوحيد. 

هر کس سوره قل هو الله احد را بخواند و به آن ايمان داشته باشد به يقين، توحيد را شناخته است. 

 

۱۸- السخي يأکل من طعام الناس ليأکل الناس من طعامه و البخيل لا يأکل من طعام الناس لأن لا يأکلوا من طعامه. 

جوانمرد و سخي از غذاي ديگران مي‏خورد تا آنان نيز از غذاي او بخورند، ولي بخيل و لئيم از طعام ديگران نمي‏خورد تا آنان نيز از طعامش نخورند. 

 

۱۹- الصمت باب من ابواب الحکمة ان الصمت يکسب المحبة انه دليل علي کل خير. 

سکوت دري از درهاي حکمت است، يقينا سکوت جلب محبت نموده و راهنماي هر خيري است. 

 

۲۰- العالم بين الجهال کالحي بين الاموات، أطلبوا العلم فانه السبب بينکم و بين الله عزوجل و ان طلب العلم لفريضة علي کل مسلم. 

شخص دانا در ميان مردم نادان مانند فرد زنده‏اي در ميان مردگان است. دانش بياموزيد تا بدينوسيله به خداوند نزديک شويد، کسب دانش بر هر فرد مسلمان واجب است. 

 

۲۱- المصيبة للجازع اثنان و للصابر واحدة. 

اندوه و مصيبت براي شخص ناشکيبا دو تا و براي بردبار و صابر يکي است. 

 

۲۲- الهدية تذهب الضغائن من الصدور. 

هديه کينه‏ها را از دل‏ها مي‏زدايد. 

 

۲۳- ان الله يبغض القيل و القال و اضاعة المال و کثرة السؤال. 

پروردگار بگو مگو کردن (مجادله لفظي) و هدر دادن مال و زياد سؤال کردن را دشمن مي‏دارد. 

 

۲۴- ان ذکر الموت أفضل العبادة. 

به ياد مرگ بودن بزرگترين عبادت است. 

 

۲۵- ان العمل الدائم القليل علي اليقين و البصيرة أفضل عندالله من العمل الکثير علي غير اليقين و الجهد. 

عمل دائم اندک که از روي يقين و بصيرت باشد نزد خداي متعال از عمل زياد و بسيار که بر پايه يقين استوار نباشد، برتر است. 

 

۲۶- ان شر الناس من منع رفده و أکل وحده و جلد عبده. 

بدترين مردم کسي است که از عطا و بخشش دريغ ورزد و تنها بخورد (يعني مهمان نپذيرد) و به زير دستش جور و ستم روا دارد. 

 

۲۷- انه لو رأي العبد أجله و سرعته اليه لأبغض الامل و ترک طلب الدنيا 

اگر آدمي مرگ و شتاب و سرعت آن را به سوي خودش ببيند از آرزو داشتن دوري مي‏نمود و دنيا طلبي را ترک مي‏کرد. 

 

۲۸- أول ما يسأل عنه العبد حبنا أهل‏البيت. 

اولين پرسشي که در قيامت از بنده مي‏شود، دوستي ما اهل‏بيت عليهم‏السلام است. 

 

۲۹- اياکم و مشاجرة الناس فانها تظهر الغرة و تدفن العزة. 

از مشاجره و مجادله‏ي با مردم دوري کنيد، چون گستاخي و خودخواهي را آشکار و آبرو و عزت را نابود مي‏سازد. 

 

۳۰- ان موسي بن عمران سئل ربه و رفع يديه فقال يا رب أبعيد أنت فأناديک أم قريب أنت فاناجيک، فأوحي الله تعالي اليه أنا جليس من ذکرني. 

حضرت موسي بن عمران عليه‏السلام دستهايش را به جانب پروردگار بلند نموده عرض کرد: پروردگارا آيا دوري تا با صداي بلند ندايت کنم، يا نزديکي تا آهسته سخن بگويم؟ خداوند متعال به او خطاب فرمود: اي موسي من همدم و همراز کسي هستم که مرا ياد کند. 

 

۳۱- تزاوروا، تحابوا و تصافحوا و لا تجاشموا. 

به ديدار يک ديگر برويد، به هم محبت نماييد، دست دوستي به يکديگر بدهيد و همديگر را به رنج و زحمت نياندازيد. 

 

۳۲- حسنوا القرآن باصواتکم فان الصوت الحسن يزيد القرآن حسنا. 

قرآن را با صداهاي زيبا و جذاب زينت بخشيد، به تحقيق صوت خوش بر زيبايي آن مي‏افزايد. 

 

۳۳- رأس العقل بعد الايمان بالله، التودد الي الناس و اصطناع الخير الي کل بر و فاجر. 

قله خردمندي بعد از ايمان به خداوند، دوستي و محبت با مردم است و نيکي کردن به همگان از خوب و بد است. 

 

۳۴- سرعة المشي‏ء تذهب ببهاء الرجل. 

تند راه رفتن هيبت و وقار مرد را مي‏برد. 

 

۳۵- سلوا ربکم العافية في الدنيا و الآخرة. 

تندرستي دنيا و رستگاري آخرت را از خداوند قادر متعال درخواست کنيد. 

 

۳۶- لا يأبي الکرامة الا الحمار. 

نيکي را رد نمي‏کند مگر الاغ. 

 

۳۷- من حق الضيف أن تمشي معه فتخرجه من حريمک الي الباب. 

از حقوق ميهمان بر تو آن است که او را تا درب منزل همراهي و بدرقه کني. 

 

۳۸- من علامات الفقيه الحلم و العلم و الصمت، ان الصمت باب من أبواب الحکمة، ان الصمت يکسب المحبة، انه دليل علي کل خير. 

از نشانه‏هاي فقيه بردباري، دانش و سکوت است. سکوت دري از درهاي حکمت است. سکوت موجب جلب محبت و راهنماي هر خير و خوبي است. 

 

۳۹- من فرج عن مؤمن فرح الله قلبه يوم القيامة. 

هر کس گره‏اي از کار مؤمني بگشايد و او را شاد گرداند، خداوند قلب او را در قيامت شادمان مي‏سازد. 

 

۴۰- نجاة المؤمن في حفظ لسانه. 

نجات مؤمن در حفظ زبانش است. 

 

و الحمد لله أولا و آخرا و السلام علي بقية الله روحي فداه دائما